اشک ها، ما را آگاه می کنند.
چیزی در گریستن ها هست که غارتگرِ روح را دور نگه میدارد.
این «روح» است که اشک را می سازد، اشک ها حامی و محافظِ روان هستند.
اشک ریختن بخشی از کار رفو کردن پاره گی هایی در روان است که انرژی از آنجا نشت کرده و خارج شده است و شیطان از آن به عنوان «آب مقدس» یاد می کند. اشکها، قدرت شیطان را تضعیف می کنند.
اشک ریختن زمانی است که تمام چیزهایی که ما برایش ارزش قائلیم، رنگ می بازد، چیزی شبیه عقبگرد به ناخودآگاه شخصیِ خود! و این ممکن است بازگشت به ارزشهای مفید و عقاید ارزشمند در قلمرو ذهن ما باشد. وقتی کسی «می گرید» امکان عقبگرد و دوباره به خواب رفتن نیست. پس از آن هر خوابی که فرا برسد فقط برای استراحت جسم خواهد بود.
نظرات شما عزیزان: